Wednesday, March 21, 2012

عیدی شب عید


با اینکه هیجان حقوق جنایی در استرالیا بسیار بیشتر است، و شاید در مواردی در آمد آن هم برای یک وکیل دعوای جنایی بسیار بالاتر از حقوق مهاجرتی و حقوق بشری باشد، من دقیقا به این دلیل کار حقوق مهاجرتی و حقوق بشر را انتخاب کردم. رضایت شخصی-سلف ستیسفکشنی- که بعد از دیدن شور و شوق آزادی از بازداشتگاه پناهندگی بعد از دو نیم سال در چهره یک پناهنده می بینید، به شما دست می دهد. علاوه براین در کار مهاجرتی، شما آینده و مسیر زندگی انسانها را تغییر می دهید. من لذت مضاعفی میبریم؛ از اینکه نقشی در این تغییر ایفا کنم.
امروز یک پناهنده جوان ایرانی دیگر را از بازداشتگاه خارج کردیم. با قایق وارد استرالیا شده بود. متولد خوزستان و بچه اهواز است. وقتی اولین بار او را در بازداشتگاه ویلا وود سیدنی دیدم، روزانه داروهای گوناگونی مصرف میکرد. وقتی من کیس او را دریافت کردم، تمامی مراحل اولیه، مراحل گوناگونی وجود دارد، را گذرانده بود و تنها راه پیش روی او، دادگاه بود. دادگاه اما انتخاب فرد نیست. بدان معنا که هر کسی به دلخواه خود نمی تواند که بگوید، خوب حالا که تقاضای من رد شده است می خواهم بروم دادگاه و تقاضای تجدید نظر کنم. انتخاب دادگاه، کار حقوقی است و پیش لازمه هایی دارد که باید وجود داشته باشد. علاوه بر آن کاری پرهزینه نیز هم هست. اما در استرالیا، کم و بیش و از طرق مختلف، به افراد کم درآمد و بخصوص پناهندگانی که انتخاب دادگاه برای آنان وجود داشته باشد، کمک هزینه حقوقی خواهد شد. ما چندین نفر از پناهندگان ایرانی، افغانی و ملیتهای دیگر را در دادگاه نمایندگی می کنیم. 

No comments:

Post a Comment