Saturday, August 4, 2012

ایرانیان باهوش

بعضی از ما ایرانیها، یا بهتر بگیم بیشتر ما، فکر می کنیم که آدمهای بسیار زرنگ و باهوشی هستیم که در مواردی اطلاعاتی رو که لازم داریم، مجانی بدست میاریم. فرقی هم نمیکنه که سواد خوندن و نوشتن نداشته باشیم، و یا به اصطلاح تحصیل کرده باشیم، دکتر باشیم و یا ... . حتی حاضر نیستیم کوچکترین شانسی رو به طرف مقابلمون بدیم که شاید اون، آگاهانه و به دلیل یا منظور خاصی که خودش میدونسته با ما صحبت کرده و اون اطلاعات رو در اختیار ما قرار داده؛ نه اینکه ما گولش زدیم!

این مقدمه بهانه ای بود برای عنوان 3 موردی که اخیرا برای خود من پیش آمده. مورد اول، یک پناهنده ایرانی بود که در ظاهر قصد آوردن همسر و بچه های خود به استرالیا را داشت. قبلا در کمپ ملاقاتش کرده بودم و، بدلیل اینکه من صرفا کیس هایی رو می پذیرم که سابستنسی در اونها باشه؛ وکالتش رو رد کرده بودم. اینبار اما، ویزای پناهندگی خود را گرفته بود و دلیل دیدن من، ویزای خانواده بود. با شروع صحبت، در این مورد هم متوجه تناقض گویی او شدم. نمیتوانستم وکالتش را بر عهده بگیرم، اما اطلاعات کلی در مورد ویزای خانوادگی را با توجه به وضعیتش، در اختیارش گذاشتم. با قول اینکه هفته آینده برخواهد گشت، رفت. من خیلی خوب میدانستم که این فرد برنخواهد گشت، و برگردد هم من هرگز وکالت چنین فردی را بر عهده نخواهم گرفت. چیزی که او نمیدانست این بود، که من میدانستم.

مورد دوم، آقایی بود که در این کشور دکترا، در یک رشته غیر از پزشکی، گرفته است. او قصد دارد که تقاضای ویزای دائم کند. با توجه به تحصیل کرده بودن ایشان و توانایی خواندن و دنبال کردن اطلاعات عمومی که وزارت مهاجرت بر روی سایت خود منتشر می کند، ایشان اطلاعات عمومی و جامعی در مورد افراد در شرایط مشابه خود داشت. چیزی را که نمی دانست و اطمینان نداشت، وضعیت امتیاز بندی و امتیاز دادن به مدارک تحصیلی و سابقه کاری ایشان بود. یکی دو جلسه به دفتر ما آمدند و در این موارد صحبت کردیم. ایشان هم مانند مورد اول، تصور کردند که خیلی باهوشند و ما را فریب دادند! 

مورد سوم اما، از جانب دوستی به ما معرفی شدند که فرزند خودشان در این حوزه فعالیت دارند! به گفته ایشان؛ "فرزندشان برای ایرانیان کار نمی کنند". کاملا می فهمم. من اما به دلایلی که خود می دانم با این فرد سوم هم، صحبت کردم. ایشان هم یک خانم مسن ایرانی بودند که سوالاتی را در خصوص شانس دریافت ویزای استرالیا برای فرزندشان، مطرح کردند. ایشان هم مانند دو مورد اول قول بازگشت دادند!

مقایسه اینگونه موارد با تلفنهایی که گاه بی گاه از ایران داریم، که از پرداخت مبالغ قابل توجه ای پول که تنها بر اساس حرفهای پوچ و بی اساس یک عده کلاهبردار پرداخت کرده اند، به ما می گوید که بعضی از ما ایرانیان چندان هم که فکر می کنیم؛ باهوش نیستیم.     


No comments:

Post a Comment